-
نام فارسی: درخت لاله
-
نام علمی: Liriodendron tulipifera
-
خانواده: Magnoliaceae
-
نام انگلیسی:Tulip tree
درخت لاله یکی از بزرگترین درختان بومی شرق آمریکای شمالی است که در یک مورد فوق العاده به ارتفاع 58.5 متر با بلندترین نمونه شناخته شده است. این ارتفاعات با بلندترین کاج های سفید شرقی شناخته شده قابل مقایسه است، گونه دیگری که اغلب به عنوان بلندترین گونه در شرق آمریکای شمالی توصیف می شود.
تنه در نمونه های بزرگ معمولاً 1.2-1.8 متر قطر دارد، اگرچه می تواند بسیار گسترده تر شود. ارتفاع معمولی آن 24 تا 46 متر است و تاجی هرمی شکل دارد. خاک عمیق، غنی و نسبتاً مرطوب را ترجیح می دهد. در سراسر جنوب ایالات متحده رایج است و در این شرایط رشد نسبتا سریعی دارد.
پوست آن قهوه ای، شیاردار، معطر و تلخ است. شاخه های آن صاف و براق هستند، در ابتدا مایل به قرمز، بلوغ تا خاکستری تیره و در نهایت قهوه ای هستند. چوب زرد روشن تا قهوهای و چوب صنوبر سفید مایل به کرم است. سبک، نرم، شکننده، نزدیک، صاف.
برگ های متناوب ساده، رگبرگدار، به اندازه 125-150 میلی متر طول و عرض هستند. آنها چهار لوب دارند و در قسمت پایه قلب یا کوتاه یا کمی گوه شکل هستند و راس آن با زاویه کم بریده می شود و قسمت بالایی برگ را مربعی می کند. رگهای میانی و اولیه برجسته است. آنها از جوانه بیرون می آیند که با خم شدن دمبرگ به سمت پایین در نزدیکی وسط خمیده شده و راس برگ چین خورده را به پایه جوانه می رساند، سبز روشن، وقتی کامل رشد می کند سبز روشن، صاف و درخشان در بالا، سبز کم رنگ تر در زیر است. با رگ های پرزدار در پاییز آنها به رنگ زرد روشن و روشن تبدیل می شوند. دمبرگ بلند، باریک، زاویه دار است.
جوانه های زمستانی قرمز تیره، پوشیده از یک شکوفه، منفرد هستند. فلس ها برای برگ در حال باز شدن به صورت دانه های آشکار می شوند و تا زمانی که برگ به طور کامل رشد کند پایدار می مانند. غنچه گل محصور در شاخه ای دو دریچه ای و کادوس.
درخت لاله از جهات مختلف توجه مردمان را به خود جلب کرده است و در نتیجه نامهای مشترک زیادی دارد. نام سنتی این درخت در زبان میامی-ایلینویز oonseentia است . بومیان آمریکا به قدری عادت داشتند که قایق های کاوشگر خود را از تنه آن بسازند که ساکنان اولیه غرب کوه های آپالاچی آن را کانووود نامیدند. رنگ چوب آن نام Whitewood را به آن داده است. در نواحی نزدیک رودخانه می سی سی پی به آن صنوبر می گویند تا حد زیادی به دلیل عادات بال زدن برگ هایش، که در آن شبیه درختان آن جنس است. گاهی اوقات آن را “درخت کمانچه” می نامند، زیرا برگ های عجیب و غریب آن، با پایه های قوسی و کناره های بریده شده، شکل ویولن را نشان می دهد.
شباهت بیرونی گل های آن به گل لاله نام آن را درخت لاله گذاشته است. اما در ساختار داخلی آنها کاملاً متفاوت هستند. به جای آرایش سه گانه پرچم ها و قسمت های مادگی، آنها دارای اعداد نامحدود هستند که به صورت مارپیچی مرتب شده اند.
Liriodendron tulipifera مقدار زیادی بذر تولید می کند که توسط باد پراکنده می شود. دانه ها معمولاً مسافتی برابر با 4 تا 5 برابر ارتفاع درخت را طی می کنند و برای 4 تا 7 سال زنده می مانند. دانه ها یکی از مهم ترین منابع غذایی برای حیات وحش نیستند، اما توسط تعدادی از پرندگان و پستانداران خورده می شوند. Liriodendron tulipifera به راحتی از دانه ها رشد می کند. اینها باید در خاک نرم و نرم و در یک منطقه خنک و سایه کاشته شوند. اگر در پاییز کاشته شوند، بهار بعدی بالا می آیند، اما اگر در بهار کاشته شوند، اغلب یک سال در زمین باقی می مانند. جان لودون اشاره کرد که بذرهای بلندترین شاخههای درختان قدیمی به احتمال زیاد جوانه میزنند. به راحتی از قلمه ها تکثیر می شود و به راحتی پیوند می شود.
درخت لاله یک درخت نمونه محبوب در طراحی محوطه و فضای سبز است که در پاییز به رنگ نارنجی زنگ زده در می آید
درختان لاله فضای با شکوهی را می سازند و بسیار بزرگ هستند و در خاک خوب عموما تا حدود 35 متر رشد می کنند. آنها بهترین رشد را در خاک لومی عمیق با زهکشی خوب دارند که دارای خاک سطحی تیره ضخیم هستند. آنها نسبت به سایر درختان واکنش بهتری به ترکیبات کود نشان می دهند (آنهایی که شاخص نمک پایینی دارند ترجیح داده می شوند) اما ساختار خاک و محتوای مواد آلی مهم تر است. تمامی درختان لاله در زمین های رسی که در معرض آبگرفتگی هستند دچار مشکل می شوند.
مانند سایر اعضای خانواده Magnoliaceae ، آنها دارای ریشه های گوشتی هستند که در صورت برخورد خشن به راحتی شکسته می شوند. پیوند باید در اوایل بهار، قبل از برگریزی انجام شود. این زمان به ویژه در مناطق شمالی تر اهمیت دارد. کاشت پاییزه اغلب در فلوریدا موفقیت آمیز است. زیرا ریشههای آن بیش از نه یا ده ماه در سال رشد میکنند – چندین ماه طولانیتر از سایر اکوتیپها. اکثر درختان لاله تحمل کمتری نسبت به خشکی دارند.
به عنوان درخت سایه انداز توصیه می شود. رشد بلند و سریع درخت تابعی از عدم تحمل سایه آن است. این گونه که در آفتاب کامل رشد میکند، تمایل به رشد کوتاهتر، کندتر دارد، که آن را با کاشت منظره سازگار میکند. در محیطهای جنگلی، بیشتر سرمایهگذاری روی تنه انجام میشود (یعنی شاخهها ضعیف هستند و به راحتی میشکنند، که نشانهای از تسلط محوری است) و شاخههای پایینتر زود از بین میروند که شاخههای جدید، نزدیکتر به خورشید، جهش رشد را به سمت بالا ادامه میدهند. درختی که فقط 15 سال سن دارد ممکن است به ارتفاع 12 متر برسد و هیچ شاخه ای در دسترس انسان های ایستاده روی زمین نباشد.